همه ما بوم مدل کسب و کار را می شناسیم. این بوم که توسط آقای الکساندر اوستروالدر طراحی شده است یک ابزار طراحی خوب برای ایجاد و بازسازی مدلهای کسب و کار است. با این وجود، بوم جدیدی که در ادامه معرفی می شود یک چارچوب جامع و دربرگیرنده چرخه تولید محصول است که برای آزمایش ایده ها و پیگیری پیشرفت از ایده تا یک مدل کسب و کار سودآور ایجاد شده است.
این بوم جدید که توسط شرکت NEXT.amsterdam پیشنهاد شده است چهار گام اعتبارسنجی و اثبات را که یک ایده برای تبدیل شدن به یک مدل کسب و کار سودآور نیاز دارد، به تصویر می کشد: اول، تیم باید ثابت کند که یک مسئله واقعی برای حل وجود دارد. سپس باید اثبات کند که می توان برای حل آن مسئله راه حل ایجاد کند. بعد از آن، باید اثبات این موضوع وجود داشته باشد که مشتریان حاضرند برای بدست آوردنش هزینه پرداخت کنند و در آخر، تیم باید اثبات کند که مدل کسب و کار می تواند گسترش پذیر باشد.
در مقایسه این بوم جدید با بوم مدل کسب و کار متوجه می شوید که چندتا از خانه های بوم مدل کسب و کار در یک بخش از بوم ادغام شده اند. دلیل این ادغام این است که شما به عنوان یک کارآفرین باید ابتدا مسئله یک بخش مشخص از مشتریان را درک کنید تا بتوانید ارزش مناسبی را به عنوان راه حل به آن ها ارائه نمایید. بنابراین خانه هایی از بوم مدل کسب و کار که هدف مشترکی را دنبال می کنند یکی شده اند. مشتریان در سطر بالایی، محصول در سطر پایین قرار گرفته اند. با حرکت از سمت چپ به راست در راستای زمان، میزان پیشرفت کار هم به راحتی نمایش داده می شود.
مهمترین بخش هر مدل کسب و کار این سوال است که شما برای کدام مشتری مسئله را حل می کنید؟ اولین مرحله از بوم متمرکز بر پیدا کردن اثبات وجود یک مسئله واقعی است و به شما کمک می کند تا بخش اولیه مشتری را تعریف کرده و تمرکز کنید روی مساله
ثابت کنید یک مسئله وجود دارد
مهمترین بخش هر مدل کسب و کار این سوال است که شما برای کدام مشتری مسئله را حل می کنید؟ اولین مرحله از بوم متمرکز بر پیدا کردن اثبات وجود یک مسئله واقعی است و به شما کمک می کند تا بخش اولیه مشتری را تعریف کرده و تمرکز کنید روی مساله.
ثابت کنید راهحل شما این مسئله را حل میکند
بعد از اینکه مسئله مشتری خود را تعریف کردید مهم است که بدانید چرا آن ها ممکن است راه حل شما را استفاده کنند. چه کاری را در تلاشند تا در زندگی خود انجام دهند؟ فقط اگر بدانید که می توانید شروع به فکر راه حل کنید. البته بیشتر تیم های استارتاپ از یک راه حل در ذهنشان شروع می کنند. اما درستش این است که از یک مسئله شروع شود و مسئله به طور روشن تعریف شود. در غیر این صورت، شما قادر به ایجاد راه حل مناسب برای حل این مسئله نخواهید بود. وقتی دارید روی راه حل کار می کنید، ممکن است متوجه شوید که مشتریان اشتباه را هدف قرار داده اید یا راه حل شما واقعاً مسئله را حل نمی کند. اشکالی ندارد. در این زمان به مرحله مسئله برگردید تا دوباره فرضیات خود را بازبینی کنید، تا بتوانید محصولی یا خدماتی را که مشتریان شما می خواهند بسازید.
ثابت کنید که حاضرند هزینه کنند
پس از اینکه با بررسی سنجه های مناسب اثبات شد که راه حلی که ساخته اید واقعا مسئله مشتریان را حل می کند و مشتریان آن را می خواهند، باید اثبات کنید که آیا مشتریان شما واقعاً حاضرند برای داشتن آن راه حل هزینه کنند؟. اگر مشتری دست در جیب خود نکند و پول به شما ندهد، هیچ مدل کسب و کار سودآوری وجود نخواهد داشت. اگر در این مرحله متوجه شدید مشتریان اصلا مایل به پرداخت نیستند و یا نمی خواهد هزینه مورد نظر شما را پرداخت کنند بهتر است چرخش کنید. یعنی باید در تمام مراحل قبلی مجدداً تجدید نظر کنید. از مسئله تا راه حل و درآمد.
ثابت کنید میتوانید گسترش بدهید
سخت ترین مرحله برای رسیدن به یک مدل تجاری سودآور اثبات این است که مدل کسب و کار گسترش پذیر است. شما باید بتوانید از یک بخش مشتریان آغازین به یک بخش بسیار بزرگتر و گسترده تر که می تواند به شما در گسترش پذیری کمک نماید رشد کنید.
این بخش گسترده تر مشتریان مسائل دیگری هم دارند، کارها و نیازهای دیگری دارند که می خواهند برایشان رفع شود، بنابراین ممکن است به یک راه حل متفاوت نیاز باشد. حتی ممکن است مایل به هزینه کردن به اندازه مشتریان بازارهای اولیه شما نباشند.
دیدگاهی بنویسید