کارآفرینی فرآیندی خلاقانه و متعهدانه است که در آن فرصتهای جدید به کارگرفته می شود تا پاسخهای بهتری به نیازهای متقاضیان داده شود و از این طریق بر ارزشهای جامعه افزوده شود.
از این تعریف چند نکته به دست می آید:
۱. مهمترین ویژگی یک کارآفرین خلاقیت و تعهد است.
۲. کارآفرین نیازهای جامعه هدف خود را می شناسد و می داند که آن جامعه در حال حاضر چگونه به نیازهایش پاسخ می دهد.
۳. کارآفرین فرصتهای جدید در پیرامون خود را نیز می شناسد و می کوشد تا با بکارگیری فرصتهای جدید راههای بهتری برای پاسخگویی به نیازها ابداع نموده و از این طریق بر ارزشهای جامعه خود میافزاید.
بنابراین باید گفت:
کارآفرین فردی است خلاق و متعهد که می کوشد تا با پاسخ گویی بهتر به نیازهای جامعه خلق ارزش کند.
کلید واژگان متعددی در این تعاریف به کار رفته اما محور اصلی تمرکز، پاسخگویی خلاقانه به خواستههای متاثر از نیاز است.
پرسشی که در اینجا مطرح می کنیم این است که «کارآفرینان بر کدام نیازهای انسان تمرکز بیشتری دارند و نسبت به چه نیازهایی غفلت یا تغافل دارند؟ علت این غفلت یا تغافل چیست؟»
می توانم به جرأت بگویم موضوعی مهمتر از نیاز نمی شناسم زیرا تمامی نظامات بشری به نحوی از انحاء برای پاسخگویی به نیازهای انسان در طول تاریخ طراحی شدهاند. مازلو مشهورترین روانشناسی است که موضوع نیاز را زمینه کار خود قرار داده و در این ارتباط به نتایج ارزشمندی رسیده است که مطالعات ایشان را زمینه ادامه بحث قرار می دهیم. مازلو نیازهای انسان را در پنج سطح طبقه بندی کرده است:
سطوح یک تا چهار هرم فوق نیازهایی هستند که در سطوح عالی جانوران هم قابل مشاهده است اما سطح پنجم یعنی نیاز به خودشکوفایی را تنها در انسان می توان سراغ گرفت که عبارتست از « فراهم آوردنِ شرایطی که انسان به آن چیزی تبدیل شود که واقعا شایسته آن است».
خودشکوفایی موضوعی است کاملا فردی که هر کس باید فارغ از تأثیرات اجتماعی و مبتنی بر خودشناسی متوجه جایگاه ویژه خود در هستی بشود و در جهت تحقق این جایگاه تلاش کند و تبدیل به آن چیزی شود که واقعا شایسته آن است. اگر نمیتواند این امر را محقق کند در جهت نزدیک شدن به این آرمان تلاش شایسته بکند. خودشکوفایی بیشترین اهمیت را در تحقق سلامت روانی انسان دارد به گونه ای که مازلو فقط انسانهای خودشکوفا را افراد سالم دانسته و سایر انسانها را فاقد سلامت کامل روانی می شناسد.
فعالیتهای امروزین بشر به طور عام و فعالیتهای کارآفرینی به طور خاص، اهتمام ویژهای برای پاسخگویی به سطوح یک تا چهار هرم نیازهای بشری دارند. شبکههای اجتماعی از طریق فراهم آوردن ارتباطات وسیع اجتماعی امکان رفع نیاز احترام را نیز فراهم کرده اند از آن جمله میتوان تعداد تایید (Like) و دنبال کنندگان(Flower) یک فرد را نشانهای برای رفع نیاز احترام دانست. اما چیزی که مورد غفلت یا تغافل است نیاز مهم خودشکوفایی است بلکه میتوان گفت این نیاز در هیاهو و ازدحام سایر نیازهای بشری فراموش شده و کوشش برخی افراد دغدغهمند هم در این بین معمولا بی نتیجه مانده است.
در مشاهداتم در بین فعالان حوزه کارآفرینی در کارخانه نوآوری آزادی حداکثر یک مورد را میتوانم با اغماض بر شمارم که به این حوزه توجه داشته است. علت این بی توجهی مسلما در این است که جامعه هدف فعالیتهای کارآفرینی به موضوع خودشکوفایی توجه اندکی دارند و از آنجا که بحث خلق ثروت اولویتِ فعالیتهای کارآفرینی هست لاجرم کمی متقاضیان سبب کم توجهی کارآفرینان به این حوزه است. علت دیگر را میتوان در عدم توجه کارآفرینان به این نیاز در خودشان دانست که متعاقبا بر کار و فعالیتشان مؤثر واقع میشود.
دیدگاهی بنویسید