شاید جمله “در خانه بمانیم“ را این روزها بارها و بارها از رسانههای مختلف شنیده باشید، شاید این جمله به مذاق برخی از کسب و کارها خوش بیاید ولی واقعیتش این است که کام اکثر کسبوکارها از جمله کسبوکارهای نوپا (استارتاپها) و محیطهایی همچون شتابدهندهها و فضاهای کاری اشتراکی که همانند گلخانهها برای رشد سریع و قوی استارتاپها ضروری هستند را تلخ کند. اگرچه شتابدهندهها و فضاهای اشتراکی همواره محیطهایی جذاب و پر پتانسیل برای کسب و کارهای نوپا بودهاند و از آنها با عنوان مهد شبکهسازی نام برده میشد، ولی اکنون همین محیطها ریسک انتقال ویروس و ابتلا شدن افراد را به شدت افزایش دادهاند.
بنابراین شتابدهندهها و فضاهای کاری اشتراکی که برای رشد کسبوکارهای نوپا تاثیر گذار بودند هماکنون باید برای بقا خود تمامی تلاششان را بکار گیرند و وارد برهه جدیدی از فرآیندهای شتابدهی و شبکهسازی گردند که میتوان از آن به برهه شتابدهی مجازی و یا شتابدهندهها و فضاهای کاری اشتراکی مجازی نام برد. همچنین با شیوع این بیماری و تعطیلی مدارس، دانشگاهها و اکثر کسب و کارها باید منتظر موج جدیدی از کسب و کارهای مجازی باشیم که کمترین ارتباط مستقیم میان افراد در بین آنها تعریف میگردد. در ادامه، ابتدا به بررسی تجربیات کسب و کارهای پیشین در مواجهه با این نوع مشکلات میپردازیم و سپس جنبههای مثبت و منفی شیوع این ویروس بر کسب و کارها و چالشهای جذب سرمایه آنها را بررسی میکنیم. نهایتاً، سناریوهای بدبینانه، خوش بینانه و واقعبینانه شیوع این بیماری را ارائه کرده و پیشنهادات کلی نحوهی مواجهه کسب و کارها با این نوع مشکلات را بیان میکنیم.
درسهایی از گذشته
شیوع بیماری سارس که در سال ۲۰۰۲ از چین آغاز شد، به اندازه ویروس کرونا شدید نبود. (بیماری سارس کمتر از یک هزار قربانی در جهان گرفت) اما اعتقاد بر این بود که تولید ناخالص داخلی چین را حدود ۵/۰ الی ۱ درصد کاهش دهد. با این حال شیوع بیماری سارس یک عامل کاتالیزوری برای صنعت تجارت الکترونیک چین از جمله Alibaba و dj.com بود زیرا مردم تصمیم گرفتند برای جلوگیری از تماس با ویروس در خانه بمانند و شروع به خرید آنلاین کنند.
روندهای مثبت و منفی فعلی
ما هماکنون روندهای مشابهی را با شیوع ویروس کرونا مشاهده میکنیم، اما فناوریهای امروزی اجازه میدهند نه تنها تجارت الکترونیک جایگزینی برای فروشگاههها و مراکز خرید سنتی باشد بلکه جایگزینی برای رستورانها (خدمات تحویل غذا)، مراکز سرگمی (سینماها و شهربازیها)، کار (ابزارهای دورکاری) و همچنین آموزش (آموزش آنلاین) فراهم میکنند که این خود فرصتهایی را برای استارتاپها و بازیگران بزرگ فناوری به دلیل کمبود اپلیکیشنهای کاربردی در حوزههای مذکور ایجاد میکند.
از طرف دیگر ویروس کرونا، تاثیرات منفی بسیاری در سرتاسر جهان ایجاد کرده است. به عنوان مثال، فروشگاهها و مراکز خرید سنتی، رستورانها، مراکز بازی و سرگرمیهای حضوری و صنایع حمل و نقل و گردشگری شدیداً تحت تاثیر این بیماری قرار گرفتهاند. این موضوع نه تنها شرکتها و صنایع بزرگ و مادر را تحت تاثیر قرار دادهاست بلکه استارتاپهایی را که محصولات و خدمات برای آنها ارایه میدهند را نیز متاثر نموده است.
به تدریج، تعطیل شدن کارخانهها در چین شروع به تحت تأثیر قراردادن تولیدکنندگان در سراسر جهان خواهد شد و استارتاپهای سختافزاری نیز مستثنا از این موضوع نخواهند بود زیرا بسیاری از آنها نیازمند بکارگیری قطعات یا تولیدکنندگان محصول در چین هستند.
تاثیر شیوع بیماری در جذب سرمایه
شیوع این بیماری همچنین تأثیر قابل توجهی در جذب سرمایه توسط استارتاپهای مستقر در مناطق تحت تأثیر شیوع دارد. ما میبینیم که در چین، تعداد زیادی از سرمایهگذاران خطرپذیر به دلیل عدم برگزاری جلسات حضوری با بنیانگذاران استارتاپها (به دلیل محدودیت سفر و نگرانی در مورد سلامتی آنها) فرآیندهای بررسی و راستی آزمایی خود را در کمیتههای سرمایهگذاریشان متوقف نمودهاند. اما سرمایهگذاران همچنین نگرانیهایی در مورد چشم انداز شروع به کار، صنعت و اقتصاد به طور کلی دارند.
براساس دادههای پرکین (Preqin)، فرآیندهای سرمایهگذاری خطر پذیر در چین در ابتدای سال ۲۰۲۰ نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۱۹، به مقدار ۲/۳ کاهش یافته است که به همین دلیل استارتاپها در حال تعدیل نیروی انسانی به منظور کاهش حقوق و دستمزدهای خود هستند و امیدوار هستند که دولت برای حفظ جریان نقدینگی آنها دست بکار شود.
نتیجهگیری برای استارتاپها
در یک سناریوی خوشبینانه، شیوع بیماری به یک بیماری همهگیر جهانی تبدیل نخواهد شد و تأثیر منفی آن بر اقتصاد و اکوسیستم استارتاپ کوتاه مدت خواهد بود که در این شرایط اقدامات پیشنهادی به شرکتها و استارتاپها در زنجیره تامین، مشتریان، مالی و کارکنان به ترتیب هماهنگی با تامین کنندگان برای تحویل سریع مواد اولیه، ارتباط مستقیم با مشتریان و توزیع کنندگان، مدیریت نقدینگی و کاهش هزینههای غیر ضروری و اجرای دستورالعملهای بهداشتی و پیشگیرانه است. با این حال، در یک سناریوی بسیار بدبینانه، شیوع بیماری (حتی اگر به خودی خود به یک بیماری همهگیر جهانی تبدیل نشود) میتواند بیانگر نظریه قویسیاه باشد که موجب اصلاح در بازارهای مالی و ایجاد کندی اقتصاد جهانی (با رکود در کشورهای کلیدی) شود که در این شرایط اقدامات پیشنهادی عبارتند از: بررسی امکان ادغام با سایر شرکتها و تامینکنندگان، تقویت خدمات پس از فروش، کاهش پلکانی حقوق و مزایای مدیران و کارکنان و نهایتاً تشکیل کارگروههای حل مساله خواهد بود.
در هر صورت، بنیانگذاران استارتاپها در یک سناریوی واقع بینانه باید خود را برای روبهرو شدن با عدم قطعیتهای زیادی آماده نمایند و مشکلات احتمالی در مورد جذب سرمایه را در نظر بگیرند و برای حفظ زنجیره تامین خود تقاضای واقعی مشتریان رو پیشبینی نمایند و برای حفظ مشتریان خود برنامههای پیشبرد فروش اعم از تخفیف، قرعهکشی و جوایز را در نظر بگیرند و بر روی حفظ نقدینگی خود تمرکز نمایند و نهایتاً اینکه برای ایجاد فضای مثبت اندیشی کارکنان خود کوشا باشند.
منبع: https://bvalue.vc
دیدگاهی بنویسید