انقلاب صنعتی سوم که به انقلاب دیجیتال معروف است، منجر به همگانی شدن اینترنت، تلفن همراه، اطلاعات محل جغرافیایی و توسعه ابزار های هوشمند شد. در هزاره جدید، کسبوکارهای فناورانه با مقیاسپذیری و رشد بالا (استارتاپها) ایجاد شدند که توانستهاند در بسیاری از صنایع، بازار اصلی شرکتهای سنتی را تصرف کرده و قاعده بازی را تغییر دهند؛ برای مثال فیسبوک بزرگترین شرکت رسانهای دنیا، تولیدکننده محتوا ندارد و ایربیانبی بزرگترین هتل زنجیرهای دنیا مالک هیچ هتلی نیست. در ایران نیز ظهور استارتاپهای ارائه دهنده تاکسی آنلاین، پلتفرم رسانهای، مواد غذایی، خدمات خانگی، خرده فروشی، خدمات پزشکی، زیرساختهای شرکتی و … بازار سنتی این خدمات را دگرگون کرده و یا بازار جدیدی را ایجاد کرده است. در ادامه این روند، شرکتهای جا افتاده و موفق که سالها برای پیشرو بودن، به حلقه نوآوری درون سازمانی خود و سرمایهگذاری کلان بر روی تحقیق و توسعه تکیه می کردند، برای تبدیل تهدید پیش روی خود به فرصت، دست به امتحان روشهای جدیدی زدهاند. عواملی که این تغییر رویکرد را رقم زدهاند عبارتند از:
- کاهش عمر فناوریها
- افزایش دسترسی به اطلاعات
- افزایش جابجایی کارکنان دانشی
- افزایش دانش مشتریان و تامینکنندگان
- افزایش سرمایهگذاران خطرپذیر خصوصی
- کاهش زمان عرضه محصولات و خدمات به بازار
این روند منجر به معرفی مفهوم “نوآوری باز” به عنوان یک استراتژی نوآوری فناورانه و یک پارادایم مدیریتی در سال ۲۰۰۳ توسط “چسبرو” شد. برخلاف مدلهای سنتی نوآوری که اصل بر بهرهبرداری از ایدههای درونی است، در رویکرد نوآوری باز، این باور وجود دارد که ایدههای با ارزش میتوانند از درون یا بیرون سازمان سرچشمه بگیرند. نوآوری باز بر مدل کسبوکار تاثیر گذاشته و اجازه میدهد که شرکتها با توجه به استراتژی و توانمندیهای خود، از کسبوکار دیگر سازمانها نیز ارزش کسب کنند.
یک روش رایج پیوستن شرکتها به جریان نوآوری باز، همکاری با استارتاپها است. استارتاپها با داشتن چابکی، فناوری جدید و فرهنگ کارآفرینی، میتوانند شرکای بالقوهای برای شرکتهای بزرگ باشند که منابع مالی، اعتباری، انسانی و دانشی دارند. این نوع همکاری که کارآفرینی شرکتی نامیده میشود، میتواند موجب کاهش هزینه و زمان توسعه محصول جدید، افزایش کیفیت محصول و تسهیم ریسک توسعه فناوری و محصول شود. البته این همکاری، چالشهایی مانند تفاوت فرهنگ شرکت و استارتاپ، فقدان رویههای استاندارد در استارتاپ و عدم رعایت اصول و قوانین مالکیت فکری را نیز در پی دارد.
همآوا همکاری با سازمانهای بزرگ را یک رویکرد راهبردی در نوآوری باز میداند و به همین دلیل مجموعهای از خدمات مشاورهای و اجرایی برای تحقق اهداف سازمانهای بزرگ جهت کار کردن با کسبوکارهای نوپا را طراحی و پیادهسازی کرده است. در حال حاضر چند مجموعه معتبر کشور از شرکای راهبردی همآوا در این مسیر هستند. شرکتها با توجه به راهبرد مورد محوری در نوآوری (بازده مالی، فرهنگ سازمانی، توسعه مشترک و دیده شدن) و توجه به توانمندیهایی که دارند (مالی، تیم و دسترسی) میتوانند از این خدمات بهره مند شوند.
دیدگاهی بنویسید